چوپان قصه ما دروغگو نبود،

او تنها بود،و از فرط تنهایی فریاد گرگ گرگ سرمی داد

،افسوس كه كسی تنهایی اش را درك نكرد

،و همه در پی گرگ بودند،

در این میان فقط گرگ فهميد كه چوپان تنهاست...